شاملو یه شعری داره که اینطور شروع میشه:
دهانت را میبویند مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را میپویند مبادا شعلهای در آن نهان باشد
روزگار غریبیست نازنین.
این شعرو داریوش خونده و ظاهرا چیز معروفیه. (من امروز اولین بار بود گوش میدادم)
علیرضا قربانی هم خوندهتش. شیش دقیقه و نیم آهنگه و از نزدیک دقیقهی چهارم شروع میکنه به خوندن چند خط شعر دیگه. یه چیز داغونکنندهای شده اصلا :) میشه گفت هر بار آهنگو گوش میدم که برسم به اینجاش:
نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد.
علیرضا قربانی - روزگار غریب [بریده شده]
براتون همون سه دقیقهی آخرو جدا کردم. کاملش رو از اینجا میتونید دانلود کنید.
درباره این سایت